چالش ها و چشم انداز های جهانی پسا کرونا
۱– چین توانمند تر ازامریکا
کشور چین بعد از ماهها قرنطینه به سرعت در حال پر کردن کمبودهای اقتصادی خود است. چین همچنین طی روز های اخیر دنیا را غافلگیر کرد و تصمیم گرفت که در معاملات بورس کالا، قیمت دلار را فسخ کند و بجای آن رسما یوان جین را معامله نماید و این یک گام مهم و جسورانه در تاریخ اقتصادی جین است. این یعنی دلار در تجارت چین غیر قابل استفاده است و دلار امریکا به شدت در برابر یوان چینی سقوط می کند و حتی ممکن است بر بازار های جهانی تاثیر بگذاردو همه بازارهای جهانی از این سیاست مالی متاثر شوند و این یک جنگ اقتصادی فراگیر و چهانی است. به نظر میرسد چین و برخی قدرتهای نوظهور شرق آسیا تاکنون قابلیت خوبی در مدیریت بحران نشان دادهاند و موقعیت بهتری در عصر پساکرونا خواهند داشت. در حالي که آمریکا و بعضی از کشورهای اروپای غربی در حال حاضرهمچنان با ویروس منحوس کروناشدیدادرگیر هستند. در آینده از یکسو غرب یعنی اروپا و امریکا، ضعیف می شود و از سوی دیگر آسیا و چین قوی تر از گذشته در صحنه خواهند بود. و در نتیجه، بخش اعظمی از قدرت و برتری اقتصادی از غرب به شرق منتقل می شود. ولی آیا آسیا و چین قادرند اولا انسجامی همچون غرب در نیمه دوم قرن بیستم داشته باشند؟
۲– فاجعه انسانی:
انسان بدون خدا و بدون پیوند معنوی با دیگران و با دارا بودن سیاستمدارانی خودخواه و متکبر، به یک جسم فاقد حقیقت و هویت تبدیل شده است که از صبح تا شب به دنبال نان میدود. اکنون کرونا، با رونمایی از بیماری باطنی غرب و با فعال کردن آن بیماری، شکلگیری رویدادهای عمیق تری در جهان غرب را آغاز نموده که ممکن است ابعاد آن در آینده گستردهتر شود.گسترش تلفات انسانی ویروس منحوس کرونا در ایران باعث فشار بیشتر کشورهای مستقل بر دولت ترامپ جهت کاهش تحریم های غیر انسانی و غیر قانونی شده است، اگر چه در عمل تا کنون دولت امریکا حاضر به کاهش تحریم های ظالمانه استکباری غرب نگردیده است.
۳– عکس العمل دولت ها:
کرونا نه فقط قدرت آمریکا و اروپا بلکه اندیشه لیبرالیسم و فرهنگ سرمایه داری و ارزشهای آمریکایی، آزادی و دموکراسی آمریکایی را با چالش بزرگی روبه رو کرده و اقتصاد، امنیت و روابط بین الملل آنان را تضعیف خواهد کرد.
سازمان های بین المللی منجمله سازمان بهداشت جهانی و بعضی دولتهای عضو جنبش های منطقه ای و بین المللی مستقل در همکاری جهت مهار گسترش ویروس مرتب تذکر و هشدار داده اند اما دولتهای استعماری و سرمایه داری بویژه امریکا حاضر به همکاری انسانی نیستند.
فراگیری ویروس «کووید-19» مدیریت بحران غربیها و آمریکا را با چالش جدی مواجه کرد. در حالی که رسانههای معاند لندن نشین در حالت تبلیغات منفی و موج سواری علیه ایران بودند، شیوع کرونا باعث شد زاویه دوربینها به سمت آمریکا و اروپا بچرخد و افکار عمومی جهان همزمان با توانایی جمهوری اسلامی ایران در زمینه مدیریت و کنترل ویروس کرونا، ناتوانی غربیها را در زمینه مداوای افراد مبتلا به کرونا در فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و دیگر کشورهای اتحادیه اروپا به تصویر بکشند. به عبارت دیگر ادعای توانمندی اکثر دولت ها در مقابل فراگیری جهانی ویروس کرونا ناتوانی واقعی خود را نشان داد و تنها چیزی که بیش از هر چیز موثر بود همکاری و هماهنگی بین المللی بود که باید بیشتر به فکر سازمان ها و نهادهای خیریه جهانی بیاندیشیم که بتوان با تعهد و تخصص با اینگونه مصیبت ها و بحران ها قویتر مقابله نمود.
۴– جریانات سیاسی و راهکارها:
حقیقت آن است که چاره جویی برای دردهای عمیق بشریت عصر حاضر، جز با استمداد از خدای متعال و مردم ممکن نیست. استیصالِ قدرتهای بزرگ در مواجهه با کرونا نشان داد که عقل ابزاری بشر و فناوری پیشرفته برای تامین سعادت دنیوی او کفایت نمیکند و تمدن بشری به هدایت و نجات الهی و معنویت و هویت از یک طرف و حضور مردم و انسجام اجتماعی از سوی دیگر نیازمند است. بدون ارتباط با خدا نمیتوان با دیگران و حتی با خود حقیقیِ خویش ارتباط برقرار کرد. رمز بیرون آوردن مردم دنیا از تنهایی، ارتباط صادقانه با خدای متعال در کنار پیشرفتهای مادی و فناورانه است.
۵– جهان جدید انسانی و یا انزواگرایی:
آسیا ظرفیت تمدنی بسیار بزرگ تری از غرب دارد؛ تمدنهای بزرگ اسلامی، چینی، هندی، ایرانی در آسیا قرنها جریان داشته است. ولی این به تنهایی سبب نمیشود که یک تمدن با برتری جهانی ساخته شود و تمدن غرب اگر ردای برتری خود از تن به در اورد، ولی برای توازن با شرق به مبارزه ادامه میدهد. بی شک فضای رقابتی جدید شکل میگیرد و بنابراین فرصتها و تهدیدات جدیدی در جهان آشکار میشود. فاجعه جهانی ویروس منحوس کرونا نشان داد که سابقه تمدن ایران و رم، تخصص و توانگری نظامی، دانش فضایی و زمینی بدون انسانیت و رعایت حقوق بشر در مقابله با بعضی بحرانها تاثیر گذار نخواد بود و حتی در نظام جهانی امروز دیگر فقط جنگ کارساز نیست و در بعضی راهبردها لازم است از دیپلماسی گفتمان برای نجات بشر و به نفع جامعه استفاده کرد.
۶– نقش آفرینی جهانی در انسانی ساختن جهان جدید:
فضای پساکرونایی از منظر برخی از نظریه پردازان و کارشناسان مسبب گسترش موضوع جهانی سازی و همکاریهای راهبردی خواهد بود. چرا که ابرقدرت های مدعی و استکباری، چون آمریکا هم در پی بروز بحران کرونا به خوبی دریافته اند که با توان و استعدادها و امکانات خود به تنهایی نمیتوانند از پس مشکلات و بحرانهای موجود و آتی برآیند؛ لذا میطلبد مسوولان دیپلماسی کشورها از گسترش فضای همکاریهای طرفینی احتمالی در جهان پساکرونایی برای حل و فصل مهمترین مشکلات و معضلات تنش آفرین استفاده نمایند.
به نظر میرسد ملت ایران که صاحب تمدنهای بزرگی بوده اند، با برخورداری از ظرفیتهای بزرگ انسانی و زمینههای تاریخی، میتواند با کمک جوانان غیرتمند ایرانی (که هر کدام خود را یک قاسم سلیمانی میدانند) و با استفاده از تجربه چهل سال گذشته و البته با یک آسیب شناسی بدون تعصب، نقش موثری در شکل دادن به نظم و جهان جدید در داخل کشور و منطقه و حتی سطح جهانی داشته باشند. این تجربیات ارزشمند تعاونی، انسان دوستی،… در تاریخ و تمدن کشور ایران وجود داشته و دارد.
۷– انتظار واقعی؛ دکترین آینده:
گام دوم انقلاب اسلامی مانند گام اول، از یک تحول علمی و تعالی معنوی آغاز میشود. باید با اصلاح فکری و معنوی خود، به استقبال نور بشتابیم. انتظار فرج، بدون تلاش برای کسب آمادگی لازم، از علائم همان بیماری پنهان از خود بیگانگی و تنهایی لیبرالیستی است. توجه به محتویات بیانیه گام دوم و سیاست های کلان ابلاغی و اصول مهم قانون اساسی در این برهه از زمان و تبدیل مطالب محتوایی آنها و تجربیات مدیریتی کشور به قانون از ضرورت های تضمینی موفقیت آتی کشور است.
۸– قوی شدن؛ راه آینده ایران:
خوشبختانه صدور به هنگام «بیانیه گام دوم انقلاب»، دورنما و نقشه راه قوی شدن را ارائه کرده است. لازمه تحقق خواسته های این بیانیه، آغاز یک نهضت علمی اجتماعی بین المللی با تاگید بر رونق و جهش تولید و اقتصاد تاب آور است. این نهضت، تمامی آزادیخواهان و مسلمین به ویژه جبهه مقاومت را به یک تحرک جدی تر همراه با راهکارهای روشن برای پایان دادن به دردهای واقعی بشر، دعوت می کند.لازمه انتظار واقعی فرج، قوی شدن و نقش آفرینی در نظم و جهان جدید است، زیرا:
۱– بدون قوی شدن نمیتوان با تنهایی و از خود بیگانگی مبارزه کرد.
در جبهه خدا که همان جبهه ولایت و مردم است، فشردهتر از گذشته، دور هم جمع شویم. انواع فاصلههای زیان بخش که محصول غربزدگی و خودخواهی و تکروی است را برداریم و فاصله انسان با “خدا” و «خود حقیقی» را کم کنیم. برادری، ایثار و گذشت را تقویت نموده و مهمتر از آن، به محرومین و ضعفا رسیدگی کنیم.
لازمه تحقق این مهم، آغاز یک نهضت علمی اجتماعی بین المللی است که از تغییر نگاه به انسان تا تغییر سبک زندگی را در بر میگیرد. در حقیقت، “مردم یاری معنوی و مادی” میتواند شعار این نهضت اجتماعی باشد.
این نهضت علمی اجتماعی انسانی، متکی به یک نگاه جدید به انسان است و آن انسانیت خدامحور با عقلانیت فطری و نه عقلانیت ابزاری است که به عنوان جایگزین اومانیسم، قادر است مشکل تنهایی انسان را مرتفع سازد.
۲– لازمه «فرج» و گشایش امور، فاصله گرفتن از شیطان است.
شیطان برای هر کس در لباسی متفاوت جلوه میکند. ما که مسئولیت سیاسی و حکومتی داریم باید از فریبهای شیطان و از سراب «جاه» و ریاست و از باتلاق تشریفات و تجملات فاصله بگیریم. در عرصه اجتماعی نیز باید کاملا از نفوذ و سلطه اندیشه بیمارگونه لیبرالیسم و غربزدگی در اداره کشور و زندگی خارج شویم. نگاه به آسمان دیگران را به آسمان خدا و مردم خودمان تغییر دهیم.
از شیطان مجسم و ظالمان و مفسدان که در راس آنها هیئت حاکمه آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و انگلیس هستند دور شویم؛ و در منطقه، اخراج امریکا و استقلال همهی کشورها از هرگونه سلطه استکباری را در اولویت سیاست خارجی خود قرار دهیم.
۳– بدون قوی شدن نمیتوان موفق به مبارزه و جهاد با شیطان درون و برون شد.
مساله مبارزه با خرافات و جهل دینی، در طول تاریخ همواره دغدغه امامان شیعه و علمای اسلامی بوده است. رفتارهای موهن در بعضی اماکن متبرک شیعیان پس از همهگیری ویروس کرونا ، یعنی پیروی از خرافات دینی كه واکنش تند علما و بزرگان درباره اين گونه رفتارهای نامتعارف را در پي داشت. به عبارت دیگر به روز بودن دین و استفاده از علم و دانش در مسیر منفعت کشور باعث گردید که بزرگان و علما بموقع رهنمودهای لازم را اعلام و حتی درموارد مهمی مثل نماز جمعه،اعتکاف، افطاری و ….را بر اساس علم و دانش سلامت جامعه و پایداری کشور نظر سازکار با علم و دین بدهند( این یعنی سازگاری تخصص علمی روز با تعهد عملی به هنگام).
برای نبرد با شیطان باید به سلاح علم و فناوری و تقوی و اخلاق، تجهیز شویم. ما باید امروز در زمینه هوش مصنوعی، کامپیوترهای کوانتومی و ۵g و تکنولوژی هوافضا با سرعت روزافزون حرکت کنیم و همزمان مراقب باشیم دوباره زرق و برق فناوری ما را به دامن یک تکنوکراتیسم جدید نیاندازد. راه ما که امامین انقلاب ترسیم کرده اند، نه راه لیبرالها است و نه تکنوکراتها؛ بلکه راه پیشرفت مادی و معنوی انسانها است که جهان جدید تشنه آن است.
در پایان به خودم و برادرانم میگویم شهادت قاسم سلیمانی و احیاگری بعثت گونهی تشییع جنازه او، بانگ جرسی بود که آغاز تحولات جدید جهانی را نوید میدهد. این شهادت، فراخوانِ ملت ایران، برای جهانی سازی نهضت خود و به منزله خون تازهای در شریان ملت ما در اولین سال گام دوم انقلاب به شمار میآید.
اینک نیز با شیوع بیماری جهانی کرونا و روشن شدن بیماری پنهان روحی و فکری بشر، مسئولیت ملت تاریخ ساز ایران و دستگاههای دولتی و نیروهای انقلابی و مردمی، افزون شده است.
امید است در سایه لطف الهی، چشمان امت اسلامی به ویژه ملت فداکار و خانواده شهدای ارجمند دفاع چهل ساله ملت ایران و کشورهای محور مقاومت منطقه و دنیا، به جمال نورانی حضرت مهدی (عج) روشن شود انشاا…
آمین یا رب العالمین– دکتر محمد حسین کریم www.karim.ir